loading...
عاشق
تبلیغات

محمد دشترو بازدید : 26 چهارشنبه 02 اسفند 1391 نظرات (0)

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نضرتان درباره وبلاگ
    امکانات
    تبلیغات

        

    جایی برای تبلیغات شما(ماهانه5000هزار)

    music


    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 36
  • بازدید کلی : 1,760